سه شنبه, 28ام فروردين

شما اینجا هستید: رویه نخست تاریخ تاریخ معاصر در شصتمین سالروز کودتای 28 امرداد یاد و خاطرۀ نهضت ملی و دکتر محمد مصدق گرامی باد

تاریخ معاصر

در شصتمین سالروز کودتای 28 امرداد یاد و خاطرۀ نهضت ملی و دکتر محمد مصدق گرامی باد

دکتر هوشنگ طالع

پیشوایی مبارزۀ شکوهمند ملت ایران برای ملی‌کردن صنایع نفت در سرتاسر کشور، با دکتر محمد مصدق بود. دو ویژگی برجسته‌ی دکتر مصدق عبارت بودند از میهن‌پرستی و مردم‌سالاری.

او انسانی بود آزاده که با وجود آگاهی از دشواری‌ها و خطرها تنها برای از قوه به فعل در آوردن مبارزه‌ی ملت ایران، نخست‌وزیری را پذیرفت. دکتر مصدق در دادگاه نظامی گفت:‌

از نظر حب جاه، دوبار مرا به ریاست دولت، دعوت کردند و من به جهاتی نپذیرفتم. این ‌بار هم به عشق تحقق بخشیدن به امر ملی شدن نفت، ریاست دولت را قبول کردم.

از نظر حب مال هم در تمام دوران مشروطیت، هر خدمتی به من ارجاع شد، حقوق آن را یا نگرفته‌ام و اگر گرفته‌ام به مصارف خیریه رسانده‌ام. حقوق نخست‌وزیری در دو سال و چند ماه اخیر در حدود صد و ده هزار تومان می‌شد که حواله کردم به بنگاه حمایت مادران و مسلولین بدهند و تمام مخارج دستگاه نخست‌وزیری را در منزل خود و مسافرت به آمریکا و لاهه و بعضی تکلفات که به عهده‌ی این مقام بود، از کیسه‌ی خود پرداخته‌ام.

آری محرک من در آن‌چه کرده‌ام، نه جاه‌طلبی بوده و نه مال دوستی؛ بلکه همواره می‌خواستم هدف ملت ایران عملی شود و کشور ما، همان مقامی را که داشته، مجددا به دست آورد. (دفاع دکتر مصدق از نفت در زندان زرهی، رر 37-36)

باید دانست که :

پالایشگاه آبادان، نه‌تنها نشانه‌ی ثروت بود؛ بلکه نشانه‌ی نامحسوس حضور و پرستیژ انگلستان در خاورمیانه به شمار می‌رفت.

(ویلیام راجرلوییس ـ مصدق و دو راهی امپریالیسم آمریکا. برگرفته از :‌ مصدق، نفت و ناسیونالیسم ایران ـ ر 365)


به گفته‌ی فرانسیس پلی نماینده‌ی مقیم بریتانیا در کویت :‌

آبادان به منزله‌ی یک چیز باعظمت و نمادین بود که با دیدن آن حتی هیچ‌یک از شکاک‌ترین اعراب نمی‌توانست منکر قدرت انگلیس، ثروت انگلیس، کارآیی انگلیس و قدرت انگلیس شود. (همان)

سررابرت‌ هی یکی از نمایندگان مقیم انگلستان در بحرین، به ایدن وزیر امور خارجه نوشت :‌

تردیدی نداشتم که فاجعه‌ی آبادان، کلیه‌ی مواضع ما را در خلیج‌[فارس] از زیر خراب کرده است. (وزارت امور خارجه‌ی بریتانیا ـ سند شماره 98378/371 (محرمانه) از هی به ایدن ـ 31 اکتبر 1952)

فرانسیس شپرد سفیر بریتانیا در ایران بر این باور بود که :‌

عیب کار این‌جاست که به ایران اجازه داده نشده [است] به دست یک ملت نیرومند و متمدن، به پیشرفت نایل شود. (وزارت امور خارجه‌ی بریتانیا ـ سند شماره 91459/371 ـ (محرمانه) از شپرد به فرانگ ـ 6 مه 1951)

 

در این میان:

 او [دکتر مصدق] بر این باور بود که خلاص شدن از شر شرکتی که کشورش را استثمار کرده است، کافی نیست؛ بلکه باید مطمئن شد که هیچ‌یک از قدرت‌های بیگانه در وضعی قرار نگیرند که بتوانند نفوذی را که شرکت نفت انگلیس و ایران داشت، در ایران اعمال کند.

(Kingsley Martin, Converstation with Dr. Mosadeq, New Statesman, 11 Jan. 1952)

از یاد نبریم :

کودتا [ی 28 امرداد 1332] 25 سال دیگر به سلسله‌ی پهلوی مجال حکومت داد و صنعت بین‌المللی نفت را قادر ساخت که در این دوره 24 میلیارد بشکه نفت را با شرایط مناسب صادر کنند. در درازای این مدت مصرف‌کنندگان غربی، بهای ناچیزی برای این ماده‌ی گران‌بها پرداختند. در فاصله‌ی سال‌های 1954 و 1960 میانگین بهای اعلام شده‌ی هر بشکه نفت خام ایران 85/1 دلار و از 1960 تا 1971 تنها 80/1 دلار بود.*

(جیمز ا. بیل ـ آمریکا، ایران، سیاست مداخله. برگرفته از :‌ مصدق، نفت و ناسیونالیسم ایرانی ـ ر 465)

اما امروزه شگفتا که خیابان‌ها ، میدان‌ها و ساختمان‌ها را به نام سرشناس‌ترین چهره‌ی خائن و هم‌گام با کودتاگران ، تزیین کرده‌اند و با همه‌ی توان می‌‌کوشند تا چهره‌ی مردی را که در جایگاه نخست وزیر قانونی کشور مورد کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28 امرداد ماه 1332 قرار گرفت ، به بیدادگاه کشانده شد و به حبس محکوم گردید و سپس تا پایان زندگی در حبس خانگی  باقی ماند ، مخدوش کنند !؟

اما تاریخ ، داوری کرده است و با این تلاش‌های مذبوحانه ، نه می‌توان خائنان را به جای خادمان نشاند و نه می‌توان چهره‌ی خادمان را مخدوش کرد.

پاینده ایران

28 امرداد ماه 1392
هوشنگ طالع

______________

*  این ارقام از جانب دکتر فریدون فشارکی محاسبه و در نامه‌ی خصوصی در 13 فوریه 1981 در اختیار نویسنده (جیمز. ا. بیل) قرار داده شده است.

 

طرح: بابک نظری - دفتر طراحی پرهون (به سفارش ایرانبوم)
طرح: بابک نظری - دفتر طراحی پرهون

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه