جمعه, 11ام مرداد

شما اینجا هستید: رویه نخست ایران پژوهی جهان ایرانی

جهان ایرانی

نفوذ ادبیات فارسی در شبه‌قارهٔ هند

شباهت‌ها و رابطه میان زبان‌های کهن پارسی و هندی که خاستگاه یکسانی دارند، کاملاً هویداست و هنگامی که واژگانی همانند پدر، مادر، برادر، دختر، سر، بدن، دست، دندان، فیل، گاو، گوسفند، جو، گندم، لوبیا، شکر و غیره را در این زبان‌ها می‌سنجیم، این وابستگی و پیوند عیان‌تر می‌شود.

مثلث اِتا

قلمرو ایران بزرگ، به علت وجود منابع انسانی و طبیعی سرشار، منابع عظیم انرژی (نفت و گاز)، قرار گرفتن در مسیر راه‌های بین‌المللی، منابع کشاروزی، بازار مصرف گسترده و... دارای اهمیت فوق‌العاده‌ی جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیکی) و جغرافیای زیستی (ژئواکونومیکی) در سده‌ی بیست‌ویکم است.

ایرستان؛ ایرانی‌زبانان قفقاز

شناخت جمهوری «اوستیا» از هر جهت برای ما ایرانیان دارای اهمیت است. این جمهوری در قفقاز شمالی و وابسته به روسیه است و زبان آن، آسی، از خانواده‌ی زبان‌های ایرانی و خویشاوند با زبان ماست. آس‌ها  خود را «ایر» (مفرد ایران)، زبان خود را «ایرانی» و میهن خود را «ایرستان» یا «ایرانستان» می‌خوانند. جز «ایر» در این نام‌ها که از ماده‌ی آریا (arya)ی ایرانی باستان جدا شده و نام قومی همه‌ی مردمان ایرانی‌زبان است، آس‌ها تنها بازماندگان شاخه‌‌ی شمالی اقوام ایرانی‌زبان به‌شمار می‌آیند. نوشتار زیر که تا حد زیادی کوتاه گشته از مجله‌ی «مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز» برگرفته شده است.

نگاهی کوتاه به تاریخ افغانستان

در این قرارداد ماده‌ای گنجانده شده که برای ایران بسیار شوم بود و آن ماده‌ی ششم است که بر اساس آن، بریتانیا این اختیار را از طرف ایران به دست آورد که در اختلافات سرزمینی و مرزی، حکمیت و داوری را خودش انجام دهد. این حکمیت یک‌طرفه بود و مرزهای جدیدی بین ایران و هندوستان، و افغانستان ایجاد کرد و به‌این ترتیب هندوستان و پاکستان جدید از یک‌سو و افغانستان از سو دیگر برای همیشه در جدل و ناسازگاری قرار گرفتند.

بازجُستی دربارهٔ یک سهل‌انگاری تاریخی - افغان، افغانی یا افغانستانی...؟

افغان نام قومی است که دست‌کم زبان آن قوم از خانواده‌ی زبان‌های ایرانی است. افغانان را در هند «پانان» و در آثار دهه‌های اخیر افغانستان و دیگر جاها «پشتون» می‌نامند. تا پیش از ذکری که ابوریحان بیرونی در «تحقیق ماللهند» از آنان کرده است،‌ تنها در یکی دو اثر هندی از این قوم کوه‌نشین یاد شده بود و آن هم به‌این سبب که هندیان با افغان‌های قدیم پیوندهای مذهبی و سیاسی داشته‌اند. اما قدیمی‌ترین نوشته ‌به این زبان، ‌در کتاب چندزبانه‌ی «خیرالبیان» دیده می‌شود که تنها پانصد سال از تألیف آن می‌گذرد.

پارسی در ازبکستان

وضعیت زبان پارسی را از چه راهی می‌شود سنجید ؟ از چندی مدرسه‌ها ؟ یا از شمار روشنفکرانی که در آن حوزه فعال هستند ؟ برای خود من همیشه پرسش این بوده که چرا ما از دوران رودکی چیز زیادی نمی‌دانیم ، ولی ذکر نام و شعر رودکی به ما این حس و روحیه را می‌دهد که آن دوران شکوفایی زبان‌فارسی را به ثبت رسانده است . برهه‌های تاریخی همیشه بالا و پایین داشته و نباید اینقدر ناامید بود که چرا در یک قرن گذشته در بین فارسی زبانان ازبکستان شاعری با شهرت فراگیر در تمام حوزه‌های زبانپارسی قد علم نکرده است . چون همچنان ممکن است پدید آید . چون پارسی در آن سامان همچنان هست و پارسیگویان هم.

در همین زمینه