پنج شنبه, 09ام فروردين

شما اینجا هستید: رویه نخست دکتر محمد مصدق بررسی اسناد کودتای 28 مرداد - 6

دکتر محمد مصدق

بررسی اسناد کودتای 28 مرداد - 6

به کوشش ندا احمدی لفورکی 

تایید و تثبیت طرح عملیاتی

پس از آنکه پیش نویس طرح (در قالب یک پیام تلگرافی توسط ویلبر) مخابره شد، با نماینده‌ی اینتلیجنس سرویس توافق شد که آنها نسخه ی خود را (به وسیله ی پیک) به لندن ارسال کنند تا دیدگاه های اینتلیجنس سرویس پیش از فرارسیدن پانزدهم ژوئن به آن ضمیمه گردد.

در این فاصله، سیا طبق توافق قبلی، طرح را در بیروت دقیقا بازبینی کرده و نتایج به دست آمده را به لندن خواهد آورد تا با متن بازبینی شده ی اینتلیجنس سرویس تلفیق شود. کارول پس از کامل  شدن پیش نویس طرح، چند روزی در نیکوزیا ماند تا کار مربوط به بُعد نظامی آن را آغاز کند. پس از پایان کار جلسات بیروت هم وی به همان منظور به نیکوزیا بازگشت و چند روز دیگر در آنجا ماند. این را هم باید اضافه کرد که خانم «هلن ای. مورگان»(نماینده ی سیا در نیکوزیا) از کارکنان این آژانس که در نیکوزیا کار می کردند، با قدرت حمایت می کرد.

همه ی کسانی که بنا بود در جلسات بحث و تبادل نظر در بیروت شرکت کنند بعد از ظهر روز نهم ژوئن وارد این شهر شدند. آقای کرمیت روزولت، رییس بخش خاور نزدیک و آفریقا و مسوول طرح (از آغاز تا پایان عملیات)، با هواپیما از لندن آمد؛ کارول از قبرس با هواپیما خود را به بیروت رساند؛ راجر گویران، رییس پایگاه سیا در تهران، با خودروی شخصی مسیر دمشق تا بیروت را پیمود و ویلبر نیز با هواپیما از قاهره وارد بیروت شد. مذاکرات صبح روز دهم ژوئن آغاز شد و چهار روز ادامه یافت. برنامه ی معمول این بود که مذاکرات اوایل بامداد آغاز شود و تا حدود ساعت دو بعد از ظهر ادامه یابد و حوالی غروب هم جلسه ی بحث و تبادل  نظر مجددا تشکیل شود. بررسی مجدد همه ی عوامل و عناصر صحنه ی سیاسی ایران با توجه به اطلاعات روزآمد و جامعی که رییس پایگاه تهران عرضه می کرد در صدر دستور کار قرار گرفت.

پس از آنکه در مورد تمام اصول زیربنایی طرح مقدماتی توافق حاصل شد، شرکت کنندگان توجه خود را به بررسی بخش به بخش طرح معطوف کردند که منظور و هدف از این بررسی دست یابی به روشی برای اعتلای ساختار و تاثیرگذاری هر بخش و اجزای طرح بود. حاضران در این جلسات در دیدگاه و نگرش کلی خود به طرح، تغییری به وجود آوردند که برای کارهای نظری بعدی الهام بخش بود و بسیار مفید واقع شد. طرح مقدماتی، متضمن مقابله و برخورد قاطع با برخی از عوامل (مانند رهبران ایل قشقایی) بود که با شدت و حدت هرچه بیشتر از مصدق حمایت می کردند. تصمیم جدیدی که از سوی شرکت کنندگان در جلسات بیروت گرفته شد این بود که کلیه ی تلاش ها و امکانات باید صرف افزودن بر عده و کارایی نیروهای مخالف مصدق شوند. مبنای این تصمیم جدید این فرض بود که طرفداران و پشتیبانان مصدق، وقتی که رهبرشان از صحنه خارج شده باشد، واکنشی نشان نخواهند داد.

رییس پایگاه تهران در جریان این نشست ها پیشنهاد کرد که یک طرح جایگزین، متضمن ترتیبات و تدابیری برای سرنگون کردن مصدق، تهیه شود. این پیشنهاد، نطفه ی طرح «امینی - قشقایی» بود که پایگاه تهران آن را در قالب یک جایگزین احتمالی، تا هنگام پایان موفقیت آمیز عملیات آژاکس زنده و آماده نگاه داشت.

مجموعه ی اشخاص مذکور آخرین نشست خود را در بعد از ظهر شنبه برگزار کردند و بامداد روز بعد (چهاردهم ژوئن) با هواپیما راهی مقاصد گوناگون خود شدند. روزولت و ویلبر در پانزدهم ژوئن وارد لندن شده و خود را به ادارات مرکزی اینتلیجنس سرویس، واقع در پلاک پنجاه و چهار خیابان برود وِی معرفی کردند. آنها متن ِتجدید نظر شده ی طرح را تسلیم مقامات اینتلیجنس سرویس نمودند. از طرح تجدید نظر شده ی بیروت نسخه ای در دست نیست، چرا که مورد بازنگری و تجدید نظر قرار گرفت و به صورت متن نهایی طرح «لندن» درآمد.
نشست های لندن در یکی از سالن های کنفرانس ادارات مرکزی «اینتلجنیس سرویس» برگزار شد که تنها علامت مشخصه ی آن تابلوی بزرگی (در کنار درهای ورودی آن) بود که روی آن به رنگ قرمز این نوشته به چشم می خورد : «میهمانان خود را کنترل کنید.»

فرمانده موریس ام. فیرث، به نمایندگی از اینتلیجنس سرویس همواره در این نشست ها حضور داشت. داربی شایر از نیکوزیا به ژنو رفته بود تا برای دومین بار و پیش از بازگشت اسدالله رشیدیان به ایران با وی ملاقات کند و از ژنو عازم لندن شود. سرگرد پدی جی. کین - که ظاهرا مسوولیت میزهای مربوط به چند کشور خاورمیانه ای را بر عهده داشت - گاهی در جلسات گفت وگو شرکت می کرد. مانتیگ وودهاوس، که آشکارا یکی از محترم ترین افسران اینتلیجنس سرویس بود، در یکی از جلسات حضور یافت اما اظهار نظر چشمگیری نکرد.

از لحظه ی شروع مذاکرات معلوم بود که نمایندگان اینتلیجنس سرویس فاقد نظرگاه و ملاحظات عمده و خاصی درباره ی طرح مقدماتی هستند. پیرامون متن بازنگری شده ی بیروت هم به جز چند مورد دقت به خرج  دادن در جمله پردازی متن، آنها حرفی برای گفتن نداشتند. روشن بود که همانند مذاکرات در نیکوزیا، بنای ایشان بر این است که از آمریکایی ها دلجویی کنند و به آنها اجازه دهند تا به دلخواه خود به رتق و فتق امور بپردازند. با وجود این به نظر می رسید اینتلیجنس سرویس و نمایندگان آن در مذاکرات، اعتقاد راسخی به اصل طرح و اجرای موفقیت آمیز عملیات دارند. آنها به ما  گفتند که به برادران رشیدیان دستور خواهند داد که اوامر پایگاه سیا در تهران را به طور کامل اجرا کنند. در جلسه ی پایانی گفت وگوهای لندن، حاضران هدایت و پیشبرد امور در آینده را به بحث و بررسی گذاشتند. افسران اینتلیجنس سرویس اظهار داشتند که به نظر آنها مدتی طول خواهد کشید تا دولت انگلستان در زمینه ی تایید یا رد طرح تصمیمی جدی بگیرد و به آنان ابلاغ نماید.

روزولت و ویلبر در تاریخ هفدهم ژوئن لندن را ترک کردند و روزولت ظهر روز هجدهم ژوئن در دفتر کار خود حاضر شد. طرح، بلافاصله در دفتر وی تنظیم و چاپ مجدد شد.

تصمیم گیری و آغاز فعالیت ها

از آنجا که جلسات بحث و گفت وگو در بیروت و لندن از آغاز تا انجام، دوره ی زمانی نسبتا کوتاهی را به خود اختصاص داده بود، ستاد نتوانست در فاصله ی زمانی میان رفتن روزولت به بیروت تا بازگشت وی، اقدامات چشمگیری انجام دهد. با این وصف، در زمینه ی برقراری ارتباط ویژه و نزدیک با وزارت امور خارجه پیشرفت حاصل شده بود. تا آن زمان، تنها شمار اندکی از افراد این وزارت خانه از این امر که یک طرح عملیاتی در دست تهیه بود، آگاهی داشتند.
ضمنا باید خاطرنشان کرد که تدابیر امنیتی در آنجا تا زمان واقعه ظاهرا در سطح عالی و مطلوبی بوده است.

دفتر «یونان - ترکیه - ایران» وزارت امور خارجه دیدگاه های مبتنی بر اطلاعات خود از طرح را در دو نوشتار عرضه کرد. یکی از این دو، نوشتاری با طبقه بندی خیلی محرمانه به تاریخ ششم ژوئن 1953 و با عنوان «(طرح) پیشنهادی برای تغییر دولت ایران» و دیگری یک یادداشت با طبقه بندی خیلی محرمانه و بدون تاریخ، درباره ی همین موضوع با عنوان «تدابیر محتمل دولت ایالات متحده در حمایت از یک دولت جانشین مصدق» بوده است.

این وظیفه ی دست اندرکاران وزارت امور خارجه نبود که پیگیر جلب نظر مقامات عالی رتبه درباره ی طرح و جویای تصمیمات آنان در این زمینه باشند. با وجود این، وزارت خانه ی یاد شده بر بیان این مطلب پافشاری کرد که پیش از پذیرش طرح از جانب دولت آمریکا، انگلیسی ها باید تضمین بدهند که در خصوص مسئله ی نفت، در قبال دولتی که جانشین حکومت مصدق خواهد شد روشی انعطاف پذیر را در پیش خواهند گرفت. آقای لسلی هربرت میچل، کارمند سفارت (انگلستان در ایالات متحده) و نماینده ی اینتلیجنس سرویس که وظیفه ی برقراری ارتباط با سیا به او محول شده بود، به پیگیری این خواسته ی وزارت امور خارجه ی آمریکا پرداخت و دولت انگلستان به سرعت تضمین های مربوطه را به دولت ایالات متحده داد. این تضمین ها در تاریخ بیست و سوم ژوئیه 1953 در قالب یادداشتی از وزارت امور خارجه ی انگلستان، توسط راجر ملور ماکینز - سفیر این کشور در ایالات متحده - تسلیم ژنرال والتر اسمیت، معاون وزیر امور خارجه ی آمریکا شد.

وزارت امور خارجه همچنین مایل بود پیش از تایید نهایی اقدام تعیین کننده بر ضد دولت مصدق، اطمینان حاصل کند که کمک های موقت اقتصادی به میزان کافی در دسترس دولت بعدی قرار خواهد گرفت.

- همزمان با تحولات یاد شده - مذاکراتی در واشنگتن میان افسران سیا و هندرسن، سفیر آمریکا در ایران که در تاریخ سوم ژوئن برای مشاوره وارد این شهر شده بود، در هشتم ژوئن آغاز شد. (این مطلب در یکی از صورت جلسه های مذاکراتِ نگهداری شده در پرونده های عملیات آژاکس درج شده است.)

به نظر می رسید که سفیر کم و بیش از باور قبلی خود عدول کرده زیرا فرضی که درباره ی همکاری شاه در طرح آمده نادرست و گمراه کننده است و شاه تنها در پاسخ به ابراز تمایل مجلس اقدام به صدور فرمانی به نام زاهدی خواهد کرد. هندرسن که هیچ گاه همکاری کامل خود را از ما دریغ نمی کرد با جدیت در جست وجوی پیشنهادهای سازنده بود و مشتاقانه با این پیشنهاد موافقت کرد که با ترتیب دادن سفری طولانی به اروپا بازگشت خود به تهران را به تاخیر اندازد. از دیدگاه دست اندرکاران طرح صلاح نبود که هنگام آغاز عملیات نهایی، سفیر در تهران حضور داشته باشد. مسوولان طرح همچنین استمرار غیبت وی را عاملی مهم در جنگ روانی که قرار بود برضد مصدق راه اندازی شود، به شمار می آوردند.

طرح عملیاتی در تاریخی که در مقابل هر یک از مقامات زیر درج شده، به تایید آنها رسید :

مدیر آژانس مرکزی اطلاعات (سیا) : یازدهم ژوئیه 1953.
مدیر اینتلیجنس سرویس: اول ژوئیه 1953.
وزیر امور خارجه (انگلستان): اول ژوئیه 1953.
وزیر امور خارجه (ایالات متحده ی آمریکا): یازدهم ژوئیه 1953.
نخست وزیر (انگلستان): اول ژوئیه 1953.
رییس جمهور (ایالات متحده ی آمریکا): یازدهم ژوئیه 1953.

با وجود آنکه پایگاه سیا در تهران در انتظار تایید یا رد نهایی طرح عملیاتی بود، فعالیت هایی را که تا آن زمان اجازه ی انجام آنها صادر شده بود برای نیل به اهداف طرح به پیش می برد. گذشته از مجوز کلی ماه آوریل که به پایگاه تهران اختیار می داد تا سقف یک میلیون دلار صرف فعالیت هایی مخفیانه در حمایت از زاهدی نماید، در بیستم ماه مه پایگاه به طور مشخص اجازه یافت که هفته ای یک میلیون ریال (به نرخ برابری نود ریال در برابر هر دلار) برای تطمیع نمایندگان مجلس ایران هزینه کند.

پایگاه تهران در اواخر ژوئن ارتباطی مستقیم با برادران رشیدیان برقرار کرد و آماده شد که نقش های آنان و افراد مرتبط با ایشان را در پیشبرد عملیات، به آنها (برادران رشیدیان) ابلاغ کند.

در بیست و دوم ژوئن، در تحقق پشتیبانی از (تدابیر) پایگاه تهران در زمینه ی آماده سازی عملیاتی، دو گروه در چارچوب شعبه ی خاور نزدیک، در ستاد سازماندهی شدند. یک گروه به ریاست کارول - که در اواسط ژوئن از نیکوزیا بازگشته بود - ماموریت یافت که تحقیقی جامع و فراگیر درباره ی ابعاد نظامی عملیات براندازی به عمل آورد.

منظور از تحقیق مزبور این بود که طرحی مشخص به زاهدی و گروه نظامیان منتخب وی عرضه شود تا آنها به اصلاح یا تکمیل آن بپردازند. چنین به نظر می رسید که باید کلیه ی امکانات ممکن را به کار برد تا ایرانی ها را که نسبتا پرحرف و در غالب موارد غیرمنطقی هستند، به وضعیتی برساند که هر یک دقیقا بداند کاری که از وی انتظار می رود چیست تا آن را به انجام برساند. هنگامی معلوم شد این ایده درست بوده که رعایت نکردن نکات امنیتی توسط ایرانی ها به شکست اولیه ی عملیات منجر شد.

گروه دوم به سرپرستی ویلبر، مسوولیت مراحل جنگ روانی طرح را بر عهده داشت. هدایت و رهبری کلی این گروه ها و تنظیم روابط آنها با پایگاه عملیاتی توسط جان هنری والر، رییس شعبه ی چهار بخش خاور نزدیک صورت می پذیرفت.

کارول در اواسط ژوئیه عازم تهران شد. وی سر راه خود، در لندن توقفی کوتاه کرد تا طرح نظامی خود را با نورمن داربی شایر به بحث و گفت وگو بگذارد و سرانجام در تاریخ بیست و یکم ژوئیه وارد تهران شد. گروه ویلبر هم با ارسال تلگرافی، رهنمودها و گزارش هایی به پایگاه تهران داد. منظور از رهنمودها و گزارش های ارسالی، تکمیل ساختار جنگ روانی مطابق مندرجات و مفاد طرح بود. این گروه همچنین از یک سو به نوشتن شمار زیادی مقاله ی ضد مصدق و یا تعیین چارچوب این مقالات پرداخت و از سوی دیگر به طور مستمر به گروه هنری «سیا» که مشغول ترسیم تعداد بسیاری کاریکاتور و روزنامه ی دیواری بر ضد مصدق بود، رهنمود می داد. این «هنرمندان» علاوه بر سایر کارهای خود، طرح بسیار موثری برای یک پوستر تهیه کردند که شاه را در حال معرفی زاهدی به مردم ایران نشان می داد. مطالب نوشتاری و تصویری به سرعت تهیه و در تاریخ نوزدهم ژوئیه توسط یک پیک مخصوص به تهران انتقال یافت. پایگاه تهران در تاریخ بیست و دوم ژوئیه کار توزیع این تولیدات فرهنگی - هنری را در میان چند تن از عُمال خود آغاز کرد.(وصف آنچه بر این مطالب تصویری و نوشتاری گذشت در بخش های بعدی خواهد آمد.)

قبل از آنکه موافقت همه ی طرف های طرح برای آغاز عملیات جلب شود، بخش خاور نزدیک و آفریقا، افراد دارای صلاحیت لازم را برای برعهده گرفتن وظایف ویژه ای در ارتباط با طرح دست چین کرده بود : آقای روزولت، رییس بخش خاور نزدیک و آفریقا، می باید فرماندهی عملیات در تهران را بر عهده بگیرد. جان اچ. لیویت از قسمت بخش خاور نزدیک و آفریقا، می باید به عنوان رابط (سیا با اینتلیجنس سرویس) به نیکوزیا برود و بر عملکرد مکانیزم ارتباط بی سیم سه جانبه که قبلا راه اندازی شده بود، نظارت نماید. وظیفه ی نمایندگی سیا در جلساتی که در پاریس با شرکت شاهدخت اشرف تشکیل می شد نیز به سرهنگ دوم استیفن جانسون مید  محول شد.

جوزف سی. گودوین، رییس پایگاه سیا در تهران، در تحقق اهداف و چارچوب طرح آژاکس، ریاست ستاد فرماندهی عملیات را بر عهده گرفت. مسوولیت برنامه ریزی نظامی در واشنگتن و سپس در تهران، به جرج کارول واگذار شد. مدیریت تبلیغاتی طرح از بدو عملیات تا پایان آن را دونالد ویلبر برعهده گرفت. وی در آماده سازی محصولات تبلیغاتی، همکاری نزدیکی با گروه هنری سیا انجام داد. مجموع مسوولیت های مربوط به پشتیبانی (عملیات) طی مراحل گوناگون طرح آژاکس در ستاد، به جان والر محول شد که تازه پس از پایان ماموریتش در تهران به ایالات متحده بازگشته بود. والر ارتباط لازم با دو وزارت خانه ی دفاع و امور خارجه را در طول عملیات برقرار نگاه داشت. آقای راجر گویران، رییس پیشین پایگاه تهران، مراحل مقدماتی عملیات را از همان جا هدایت و رهبری کرد؛ هر چند وی برای اجرای مرحله ی نهایی طرح در تهران حضور نداشت. خاطرنشان می شود که مسوولیت و افتخار گسترش و افزایش امکانات پایگاه در دوره ای پنج ساله، بیش از هر افسر دیگری متوجه گویران بود. ارزش و ضرورت این امکانات برای عملیات، در عمل به اثبات رسید.

دنباله دارد ...

بن نوشت:

این مجموعه نوشتارها که برگرفته ای است از نسخه ی ترجمه ی «Clandestine Service History Overthrow of Premier Mossadeq of Iran» نوشته ی دکتر «ویلبر دونالد نیوتن» به بررسی اسناد محرمانه و غیرمحرمانه مربوط به کودتای 28 مرداد می پردازند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید