برگرفته از روزنامه اطلاعات
محمد صلواتی
از خدا جوییم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رَب
بی ادب تنها نه خود را داشت بَد
بلکه آتش در همه آفاق زد
بچهها سلام، سلامی دوباره
اگر به یاد داشته باشید، با هم شاهنامه را میخواندیم.
قسمتهایی از شاهنامه را که به حدود 100 قسمت رسید و حدود 80 قسمت آن باقی مانده که در فرصت مناسب ادامه خواهیم داد.
اما اکنون:
اکنون نوبت جناب مولانا جلاالدین است.
1- مولانا که به نام مولوی او را میشناسیم، دارای چند اثر پرارزش است. اما از همه مهمتر مثنوی معنوی و کلیات شمس اوست. هر دو کتاب شعر است.
2- مثنوی همانگونه که از نامش پیداست، در قالب مثنوی سروده شده و دیوان شمس غزلیات و قصاید و رباعی ست. اگر با این واژهها آشنایی ندارید مهم نیست سالهای آینده و در مدرسه با آنها آشنا میشوید. شاید هم به من اجازه بدهند که بنویسم.
3- البته اینها در حوصلۀ کار ما نیست. بلکه فقط دانستن مثنوی است که در هر بیت آن دو مصرع با هم قافیه دارند یعنی کلمات آخر دو پاره گفتار به یک شکل بیان میشود. اما از آنجا که مولانا به وزن (آهنگ ) و قافیه ( کلمههای آخر هر پاره) زیاد توجه ندارد گاهــی اوقـات خواندن کلمات آخر هر پاره ( مِصرع) کمی مشکل میشود.
همچنین است بعضی از لغاتی که در هنگام سرودن به کار برده، از آنجا که مثنوی از آیات قرآن و احادیث نبوی بسیار استفاده کرده، کلامش کمی دشوار است. حتا بزرگسالان و علاقه مندان، نیاز به تفسیر بیتهای مثنوی دارند.
4- ما در اینجا فقط معنی اشعار مثنوی را داریم و بیشتر از ابیات آن به «قصه» توجه میکنیم.
5 - شاید «قصه» برای بعضی از داستانها یا حکایتهایی فلسفی و پندآموز(حکمت) که میآید، معنی درستی نداشته باشد، اما از آنجا که «قصه» میتواند بسیاری از نوشتههای ادبی را در برگیرد، از آن استفاده کردهایم. ولی قصه پردازی نمیکنیم.
6 - حضرت مولانا در داستان سرایی روش داستان در داستان، یا قصه در قصه را دارد. همان روشی که کتابهای دینی استفاده کردهاند. به این معنی که یک داستان را شروع میکند، نیمهکاره رها کرده برای توضیح بیشتر، حکایت یا حکمت یا داستان دیگری را نقل میکند.
6 - تاریخ، تفسیر آیات قرآن، احادیث، شرح حال، اتفاقاتی که بین آدمها میافتد،شخصیتهای دینی و داستان زندگی پیامبران،و نقل قولها، همه موضوع قصههای مثنوی است که انسان را هدف قرار میدهد و تلاش دارد انسان را از صفات بد آگاه کند و او را به دین، به اخلاق و به صفات نیکوی انسانی راهنمایی شود.
7- آغاز مثنوی با یک بیت آشناست که هم سازِ «نی» را میگوید و هم خود را به ساز «نی» و مثتوی را با نالة سوزناک ِ نی شبیه میداند:
بشنو از نی چون حکایت میکند
از جداییها شکایت میکند
کــز نیستـان تا مــرا بُبریدهاند
از نَفیرم مرد و زن نالیده اند...
تا هفته بعد
اشعار از مثنوی معنوی به تصحیح رینولد الین نیکلسون چاپ امیرکبیر سال 1371 نقل شده است.