برگرفته از روزنامه اطلاعات
جایی که مردم از آن با نام دهانه غلامان یاد میکنند، شهری در 44 کیلومتری شهرستان زابل است که بیش از چهار دهه پیش به یاری طوفان شن بسیار بزرگی که در این ناحیه رخ داد، پس از قرنها از زیر خروارها خاک سر برآورد. محوطه باستانی دهانه غلامان یکی از مهمترین محوطههای باستانی دوران هخامنشی در نیمه شرقی ایران است. دهانه غلامان در نزدیکی روستاهای ده رستم و قلعه نو شهرستان زابل قرار دارد. در کتیبههای هخامنشی، بیستون، تخت جمشید و نقش رستم از این شهر به نام «زرک» یا «زرنکای» یاد شده است.
دهانه غلامان با وجود اهمیت و جایگاه ویژه اش تاکنون کمتر از آن سخن به میان آمده است. شهر دهانه غلامان در عهد هخامنشی و زمانی که در بستر هیرمند آب جریان داشت از اهمیت و عظمتی شگرف برخوردار بوده است. محوطه باستانی دهانه غلامان تنها شهر هخامنشی محسوب میشود که در 2 کیلومتری روستای قلعه نواز توابع شهرستان زهک روی تراسی به طول تقریبی 4 تا 5 کیلومتر واقع شده است. در این محوطه آثار و خرابههای بسیار زیادی از دورههای مختلف تاریخی دیده میشود که نشانگر وجود دورههای شکوفایی تمدن و فرهنگ در آن محل بوده است. این شهر روزگاری مرکز اداری - سیاسی ساتراپی (والی نشین) و زَرَنگ (زرنج) در شاهنشاهی هخامنشی بود.
کاوشگاه دهنه غلامان در سال 1344 توسط یک باستان شناس ایتالیایی به نام «اومبرتو اسکراتو» از مؤسسة ایتالیایی خاور میانه و دور کشف شد. اما پیش از آن، نخستین بار در سال 1339 هجری شمسی شناسایی و در سالهای
44-1341 مورد خاکبرداری و کاوش قرار گرفت. این کاوشگاه یک و نیم کیلومتر درازا و 800 متر پهنا دارد و در دلتای متروکه رود سنارود واقع شده است. در این محوطه تاکنون 27 ساختمان شناسایی شدهاند که تا مکانی بلند به نام «قبر زردشت» ادامه دارند.
گروه کاوش با کشف آثار و بقایای شهر و تحقیقات به این نتیجه رسید که این شهر مربوط به دوره هخامنشی است و بخشهای مختلف شامل صنعتی، مسکونی، عمومی، مذهبی، و بخش حاکم نشین دارد که از لحاظ مطالعات باستان شناختی، تاریخی و هخامنشی است که در آن به روشنی میتوان انواع خانههای شخصی مردم را در کنار ساختمانهای دولتی، اجتماعی و مذهبی مشاهده کرد.
محلههای مسکونی، ساختمانهای بزرگ عمومی، معبد، خزانه شهر، محله صنعتی و نظامی که در مساحت یک صد هکتاری این محوطه ارزشمند جای گرفتهاند بیانگر جایگاه مهم شهر دهانه غلامان در سدههای 5 و 6 پیش از میلاد است. دهانه غلامان از نادرترین محوطههای باستانی فلات ایران به شمار میرود که اطلاعات مفیدی درباره آیینهای پرستش را در خود جای داده است. معماری رسمی هخامنشی و همچنین چگونگی تأثیرپذیری از معماری محلی و تأثیر از وضع آب و هوایی در ترکیب ساختمانی شهر در آن جمع شده است. بناها از گل خام هستند و به دلیل چسبندگی بسیار زیاد گل در این منطقه دیوارهاپس از خشک شدن از آجر نیز سختتر شده اند. به همین دلیل این شهر تقریباًٌ سالم از زیر خاک بیرون آمده است. نکته عجیب این است که در این شهر هیچ گونه آثار زندگی یافت نشده است و احتمال این میرود که مردم شهر به دلیل خاصی آن را ترک کرده باشند و شهر را متروک و بی سکنه گذاشته اند. با توجه به وزش بادهای معروف 120 روزه سیستان که همواره از شمال غرب به جنوب شرق میوزد. درهای ورودی کلیه خانههای این شهر در ضلع جنوبی ساختمان قرار دارد. این شهر دارای برج و بارو نیست که در حقیقت ثبات امنیت در آن روزگار را بیان میکند. باستان شناسان، یکی از عوامل اصلی متروک شدن این شهر را، خشک شدن ناگهانی بستر رودخانه هیرمند میدانند.
به اعتقاد کارشناسان، شهر دهانه غلامان عمر کوتاهی بین 150 تا 200 سال در سدههای ششم و پنجم پیش از میلاد داشته و با توجه به این که نسبت به طراحی آن اهدافی خاص در نظر بوده از دیگر محوطههای باستانی متمایز است. به گفته دکتر «سید منصور سجادی» سرپرست گروه باستان شناسی دهانه غلامان؛ نبود برج و بارو، دیوارهای دفاعی، قلعه و نیز نبود لایههای گوناگون استقراری و آثار منقول یا غیر منقول بیانگر عمر کوتاه این شهر است. اگر چه نام اصلی این شهر به طور قطع مشخص نشده است اما پژوهشهای کارشناسان و پژوهشگران نشان میدهد، دهانه غلامان برای مدت کوتاهی مرکز سیاسی، اداری و اجتماعی در این منطقه محسوب میشده است. دهانه غلامان نام جدید این شهر است که از تنگهای طبیعی با همین نام گرفته شده است و وجه تسمیه آن به خوبی روشن نیست. ولی همان طور که در قبل نیز اشاره شد، در دو سده گذشته به دلیل وارد کردن غلامان افریقایی به خاک ایران به این نام معروف شده است. باید یادآور شد که در دوران هخامنشی هرگز برده داری و برده فروشی مرسوم نبوده است.
همچنین با توجه به فقدان هر گونه شی قابل توجه و تمیز و خالی بودن محوطههای حفاری شده در دهانه غلامان از بقایای سکونت، میتوان نتیجه گرفت که تخلیه شهر با نظم و ترتیب بوده و عامل خارجی چون جنگ و جدال یا آتش سوزی در آن نقش نداشته است. با وجودی که احتمالاً تصمیم سیاسی، طوفان شن بزرگ و خشک شدن ناگهانی بستر رودخانهای که به شهر آب میرسانده در ترک این شهر دخیل بوده است اما سومین عامل، معقولترین و بهترین فرضیه به شمار میرود. باستان شناسان تا کنون 7 فصل در دهانه غلامان سیستان کاوش کردهاند که نتایج خوبی نیز از آن حاصل شده است.
ادامه دارد...
*زهرا بویری