جمعه, 31ام خرداد

شما اینجا هستید: رویه نخست تاریخ تاریخ دوره اسلامی

تاریخ دوره اسلامی

تاریخ ریاضیات در ایران

بحثی است در ریاضیات معروف به «چهارضلعی‌های ساکری» که از اسم «ساکری» ریاضیدان ایتالیایی گرفته شده و پایه‌ای است برای کشف هندسه‌های نا اقلیدسی «گاوس یا نوش بایای» مجاری و «لوباچوفسکی» روسی. در حالی که این چهارضعلی‌ها متعلق به «خیام نیشابوری» است و خیام قرن‌ها پیش از «ساکری» می‌زیسته است.

شميران، دژى که ناصرخسرو هزار سال پيش در آن ميهمان بوده است

قلعه شميرانناصرخسرو حکيم فرزانه پارسى هنگام سفر خود از مرو به مکه در چهاردهم مرداد ماه سال ۴١۵ شمسى برابر با نهم محرم سال ۴٣٨ هجرى قمرى به قزوين می‌رسد و پس از سه روز اقامت در آن شهر روز هفدهم مرداد ماه برابر با دوازدهم محرم همان سال به سوى خرزويل (هرزويل) مى‌رود.

جنبش‌های ملی و مذهبی ایرانیان پس از کشته شدن ابومسلم

جنبش ابومسلم و انتقال حکومت از امویان به عباسیان دو نتیجه‌ی مهم در بر داشت، نخست این‌که این جنبش، آغازگر جنبش‌های ملی دیگری در خراسان و سیستان گشت، دیگر این‌که منجر به بنیاد دولت عباسی گردید و چهره‌های ایرانی را در سازمان کشوری و لشگری خلافت داخل کرد.

شعوبیه؛ جنبش فرهنگی ملی

نهضت شعوبیه و خیزش ایرانیان و دیگر مردم اسیر و دربند بلا مانده از تازیان، برای مخالفت با دین نبود بلکه مبارزه برای حق برابری و برادری بود. شعار نهضت شعوبیه این آیه‌ی شریفه بود: «یا ایها الناس، انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبایل و لتعارفوان اکرمکم عندالله اتقیکم ان‌الله علیم خبیر» آنها خواستار مشارکت در امور بودند ولی تازیان نمی‌پذیرفتند. چون خواستار مساوات و همسانی در امور بودند، آنها را اهل تسویه و برابری هم می‌گفتند. برخی، شعوبیه را صاحب اندیشه و مسلک مردم‌سالاری هم می‌دانستند زیرا آنان با وضع اشرافیت و نخوت و تکبر تازیان می‌جنگیدند و آنچه به این مسلک و مرام کمک می‌کرد احساس ملی بود که در هر جا شعوبیه را تأیید و یاری می‌داد.

سهروردی در دادگاه جهل مقدس

‏به هرحال سهروردی حکیم اشراقی ایرانی ما که به رغم جوانی‌اش از چنان حکمتی برخوردار بود که پس از گذشت قرنها، از چنان جاذبه‌ای برخوردار است که گروه زیادی از پیروان ادیان دیگر را به خود جذب کرده، گرفتار و قربانی جهلی شد که من آن ‌را «جهل مقدس» نهاده‌ام15و فکر می‌کنم چنان جهنمی است که خدای متعال در وصف آتشش فرموده: «اللتی تطلع علی الافئده»؛16یعنی دلها و مغزها را فرامی گیرد و مغز استخوان جامعه را می‌سوزاند. نمونه این آتش را ما در منطقه خودمان و کشورهای پیرامونمان، عراق، افغانستان و... به دست گروههای جاهل تکفیری آنهم جهلی با صبغه دینی شعله‌ور است مشاهده می‌کنیم.

فرهنگ، دانش و آموزش در روزگار مغول

آنچه روشن است در دهه‌های نخستین ورود مغولان، آنان به ضربِ شمشیر و زورِ سرنیزه تحکم و سلطه‌ی خویش را مسلم ساختند، اما ایرانیان از زمانی که دریافتند دیگر بازوهای‌شان را توان شمشیر زدن نیست با سلاحِ قلم و اندیشه به جنگ شمشیر و نیزه رفتند و در صدد برآمدند تا نقش‌های پیشین و تاریخی خویش را بازآفرینی نمایند. چون اداره‌ی حکومت از مغولانِ نابخرد در ملک‌داری و ناآگاه به امورِ سیاست ساخته نبود، به زودی عنصر ایرانی یارای آن را یافت تا در گرداندنِ امور شرکت جوید و این بار او بود که با فرهنگ دیرپای خویش فرهنگ بیگانه را پس راند. فرهیختگان ایرانی‌تبار که وارث مواریث باستانی بودند با سلاح‌هایی بسیار کارآمد، چون دیوان و دین، در برابر بیگانه ایستادگی پیشه ساختند و سرانجام نیز توفیق آن را پیدا کردند تا یاد و خاطره‌ی چنگیز و آیینِ یاسایش را کم‌رنگ نمایند و حتا به تقریب از ذهن‌ها بزدایند. شاید این باشد راز ماندگاری ایران.

در همین زمینه