به خواست  خداوند  جان  آفرین

"" رسالت جهانی ایران ""
🍃🌹🍃
به خواست خداوند جان آفرین
که گردد به فرمان او این زمین

خداوند دانای هر رمز و راز
که داند که بختش بود برفراز

خدایی که خود درازل برنوشت
چه باشد که تا هرکه را سرنوشت

مقدر چنین کرد روز الست
برایران و گردان ایران پرست

به فرهنگ و دانش به فرّ خرد
جهان را به سوی سعادت برد

بگفتا به ایران که ؛ ای ملک جان
تورا داده ایم بخت پیروز ازآن

که باشی نگهبان نیکی چنان
بری ره جهان را به آن هر زمان

کشی این رسالت زیزدان به دوش
در این ره بکوشی برآری خروش

به پندار وگفتار و کردار نیک
و هرآنچه باشد سپندار نیک

بسازی جهانی نکو و سپند
درآن مردم آزاده و ارجمند

جهانی که درآن زداد و دهش
فرهمندی گردد که رسم و رهش

درآن مردم از هرتبار و نژاد
به هررنگ و آئین زمادر بزاد

به صلح و صفا و به شادی رها
زهرقیدی باشد ببندد که پا

به آزادی باید کند زندگی
بساید به عرش سر زآزادگی

و باشد به هردم به شادی و غم
شریک هم و یار و غمخوار هم

شود تا به هم مهربانی کنند
زشادی هم شادمانی کنند

جهان را یقین باشد این آرمان
شود مهربانی که دین جهان

چنین خواست آری که پروردگار
زایران که تا باشد آموزگار

بیاموزد از او جهان فرّهی
بگردد که تا روزگاران بهی

الا ای که داری اگر عقل و هوش
بکن گوش پس این سخن را نیوش

زسعدی که دُرّ سخن را بسفت
زفرهنگ ایران سخن کرد و گفت ؛

" بنی آدم اعضای یک پیکرند "
" که در آفرینش زیک گوهرند "

"چو عضوی به درد آورد روزگار "
" دگر عضو ها را نماند قرار "

چنین است فرهنگ و آئین ما
بود مهربانی چو که دین ما

خرد هست و آزادگی پایه اش
و داد و دهش جمله سرمایه اش

به فرّ و به فرهنگ ایرانزمین
جهان سپند آورد آفرین

سزد پس بخوانیم همه این سرود
برایران و فرهنگ ایران درود
۱۴۰۲/۳/۲۹
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

ای وطن  ایران   تو جانی  در تنم

ای وطن ایران تو جانی در تنم
زندگی را من به نامت دم زنم

در رگم جاریست خون مهر تو
زاده ی دامان پر مهرت منم

با دل و جانم شده مهرت عجین
کی توانم دل زمهرت برکنم

در لوای پرتو فرهنگ تو
تا به مهر وماه فرازد گردنم

رایت نامت بلند وعرش سا
آسمان سایه ی تو مامنم

می رسم بر آرزوی خویشتن
گر زخاک تو کفن پوشد تنم

تا ابد جاوید مانی در جهان
ای بلندا نام ایران میهنم
۹۱/۸/۱۴
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi
از دفتر : « ایران وطنم » - انتشارات سمرقند

ایران  که  بود  خانه و میهن وطن  ما

ایران که بُود خانه و میهن وطن ما
خاکی ست کزآن خشت زدند جان وتن ما

با خون پدر گشته عجین هروجب آن
خاکی که سرانجام بگردد کفن ما
۹۳/۱۱/۸
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi
ازدفتر : " ایران وطنم " - انتشارات سمرقند

تو جانی به تن  ای وطن   ای تو جان  برتن من

تو جانی بتن ای وطن ای تو جان بر تن من
ستایم تو را ای کهن بوم و بر میهن من

زمهرت وجودم سرشته همه تار و پودم
تویی هست وبودم روان از تو جان برتن من

تویی باب و مامم بود مهر تو نام و کامم
و خاکت کنامم تویی خانه و مامن من

بُود خصم جانم هرآن کس بُود دشمن تو
به خاکت طمع کرد هرکس بُود دشمن من

چه باکت زدشمن که ما گُرد و دشمن ستیزیم
همه پور تو گیو و گودرز و تهمتن من

زخاکت وطن یقین من به تن بپوشم کفن
کنم جان فدایت که بینی تو جان کندن من

سزد برفرازی به گردون سر سرفرازی
به فرهنگ و دانش ستانی جهان میهن من
۹۱/۵/۱۱
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi
از دفتر ؛ " ایران وطنم " - انتشارات سمرقند

یک نظرت دیده ام  موی توام دام  شد

یک نظرت دیده ام موی توام دام شد
صید غمت گشته ام با تو دل آرام شد

ای رخ برگ گلت آینه ی حسن باغ
هرکه بدیدت یقین داده دل و رام شد

کی وکجا دیده باغ برگ گلی چون رخت
یا که یکی سرو کی دیده به اقدام شد

چشمی ندیده چو تو در همه آفاق یکی
غایت لطف خدا با تو به اتمام شد

یک دمی از یاد تو دانی که فارغ نیم
می گذرد عمرو با یاد تو ایام شد

گرچه میسر نشد با تو برآرم شبی
بود خیالت ولی با من و تا بام شد

سوزغم عاشقی سوخت دل و جان من
ذره ای در دل هوا بود اگر خام شد

از دل من نگذرد جز هوس وصل تو
در طلبت گرچه عمر رفت و بناکام شد

سینه ی سینایی ام گشته چو آتش فشان
شعله ی عشق برفروخت از دل و آرام شد
۹۷/۲/۲۲
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

نیست وفا درکار دنیا ، این  سخن  را گفته پیر

نیست وفا درکار دنیا این سخن را گفته پیر
چرخ گردون را بسی بالا و پستی ست ناگزیر

مهربان باش با همه خواهی جهان گر دلپذیر
همچوآن ابری که می بارد به کشتزارو کویر
۹۲/۱/۳۰
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

آه  از این  اندوه که بی تو هست رفیق هرشبم

آه از این اندوه که بی تو هست رفیق هرشبم
سوزدم‌ این سوز آه و گویی آن که در تبم

همچو شمعی که سحر ماند از او خاکستری
تا سحر جانم بر آید بی تو هرشب از لبم
۱۴۰۰/۱۲/۲۳
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

همچو آب  باید که  جاری  همنفس  با رود  بود

همچو آب باید
که جاری
همنفس با رود بود
رفتن و دریا شدن
باید یقین مقصود بود
از نشستن
بر نخیزد جنبش و موج و خروش
حاصلش مرداب گشتن
آبی که آسود بود
۹۱/۹/۱۴
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

از دفتر : " ایران وطنم " - انتشارات سمرقند

ایران  که  بود  خانه و میهن  وطن ما

ایران که بُود خانه و میهن وطن ما
خاکی ست کزآن خشت زدند جان وتن ما

با خون پدر گشته عجین هروجب آن
خاکی که سرانجام بگردد کفن ما
۹۳/۱۱/۸
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi
ازدفتر : " ایران وطنم " - انتشارات سمرقند

دورم  زتو  از تنگدلی  چاره ندارم

دورم زتواز تنگ دلی چاره ندارم
جز ناله ی شبگیر کنم و آهی برآرم

این سینه ی سوزان شده چون مجمرآتش
از شعله ی داغ ِغم ِعشق ِ دلِ ِ زارم

می سوزم و لب بر نگشایم که بگویم
با غیر تو ازسوز غم ِعشقی که دارم

دل تنگم و در حسرت دیدار ِ رخ تو
چون غنچه ی نشکفته به امید بهارم

ای دیده ببار آبی بزن آتش ِ دل را
تا دامن ِ دلتنگی به سیلاب بسپارم

دورم زتو اما همه دم یاد ِ تو در دل
چون گل شکفد مست کندم عطر تو یارم

بگداخته در این آتش ِ حسرت دل سینا
تا کی شودم بخت به لبت لب بگذارم
۹۶/۸/۲۰
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi