فروزش 5
آشنایی با محمد بهمنبیگی؛ پدر آموزش عشایری - بخارای من ایل من بود
- توضیحات
- دسته: فروزش 5
- منتشر شده در 24 مرداد 1392
- نوشته شده توسط Administrator
- بازدید: 6688
محمد بهمنبیگی، بنیادگذار آموزش عشایر در ایران، در سال 1299 در خانوادهی محمودخان، کلانتر تیرهی بهمنبیگلو ایل قشقایی در منطقهی چاهکاظم در شهرستان لارستان به هنگام کوچ دیده به جهان گشود. ده سال بعد، پدر او در منازعات ایلی با دولت اختلاف پیدا کرد و به تهران تبعید شد. استاد محمد بهمنبیگی روز شنبه یازدهم اردیبهشتماه 1389 در شهر شیراز چشم از جهان فرو بست. پیکر وی روز پنجشنبه، بدون اطلاعرسانی همگانی در رسانههای رسمی، با حضور بیش از ۱۰۰ هزار نفر از دوستداران وی ــ و با شعارهایی چون «گچ سفید، فشنگم؛ تختهسیاه، تفنگم» ــ تشییع شد و، همانطور که وصیت کرده بود، در مسیر کوچ عشایر، در شیراز و در منطقهی کُشن، به خاک سپرده شد. یادش گرامیباد.
فدرالیسم و مسائل آن در گفتوگو با دکتر محمدرضا خوبروی پاک - همه جای ایران سرای همهی اقوام است
- توضیحات
- دسته: فروزش 5
- منتشر شده در 19 مرداد 1392
- نوشته شده توسط Administrator
- بازدید: 5231
دکتر محمدرضا خوبروی پاک، وکیل، حقوقدان و استاد ایرانی ساکن کشور سوئیس است. وی در سال 1326 در شهرستان رشت به دنیا آمده و دارای درجهی دکترای حقوق از دانشگاه تهران است. از این پژوهشگر سرشناس، کتابها و مقالههای متعددی به زبانهای فارسی و فرانسوی به چاپ رسیده که در حوزهی مباحث قومی، بهویژه موضوع فدرالیسم، میتوان به کتابهای اقلیتها، نقدی بر فدرالیسم، تمرکززدایی و خودمدیری و فدرالیسم در جهان سوم (در دو جلد) اشاره کرد. این گفتوگو، در ماههای گذشته و به صورت مکتوب انجام شده است.
کتابشناسی دکتر محمدرضا خوبروی پاک - منابعی در حوزۀ تمرکززدایی و فدرالیسم
- توضیحات
- دسته: فروزش 5
- منتشر شده در 19 مرداد 1392
- نوشته شده توسط Administrator
- بازدید: 5613
دکتر محمدرضا خوبروی پاک از معدود صاحبنظران فدرالیسم است که تاکنون چندین کتاب و مقاله از وی پیرامون فدرالیسم، خودگردانی و اقلیتها منتشر شده است. آخرین اثر خوبروی پاک که مفصلترین اثر وی نیز تلقی میشود فدرالیسم در جهان سوم نام دارد که در سال 1389 توسط نشر هزار و در دو جلد منتشر شد. نویسنده در این اثر به بررسی ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و پیشینهی تاریخی پانزده کشور فدرال جهان از مجموع بیستوپنج کشوری که نظام سیاسی آنها بر پایهی فدرالیسم سامان یافته، پرداخته است. اشتباه و پندار متداول در زمینهی فدرالیسم مترادف و یا ملازم دانستن آن با دموکراسی و پیشرفت است که مطالعهی این اثر به خواننده نشان میدهد که نه تنها لزوماً اینچنین نیست و فدرالیسم نمیتواند مشکلی را از جوامع حل کند بلکه به تجربه روشن میکند که فدرالیسم قومی بدترین و ناکارآمدترین شکل آن است که بر چالش و منازعه افزوده و جامعه را از پیشرفت و ترقی بازمیدارد.
گفتوگو با استاد سیفالله شکری، موسیقیدان و سازندهی ساز - نگاهی دوباره به سازهای ایرانی
- توضیحات
- دسته: فروزش 5
- منتشر شده در 16 مرداد 1392
- نوشته شده توسط Administrator
- بازدید: 5360
پژوهشگران امروزی بیان کردند که یونانیان، موسیقی را از مصریان و مصریان از مردمان بینالنهرین گرفتهاند و جلوتر از آن هم نمیآیند. این بیانصافی عظیم تاریخی است. پژوهشگرانی چون کورت زاکس بر این باورند که مردمان بینالنهرین، هنگامی که از شرق به میانرودان رسیدند، این سازها را با خودشان داشتند و سازها در آنجا تکوین یا تکامل نیافته، اما انگار که نه انگار، شرقِ میانرودان، ایران مرکزی است!
خلیج فارس در هنگامهی یورش اسکندر؛ بر اساس کتاب ایندیکای آریان نیکومدی
- توضیحات
- دسته: فروزش 5
- منتشر شده در 06 مرداد 1392
- نوشته شده توسط دکتر علی علیبابایی درمنی
- بازدید: 5995
با وجود اینکه منابع پرشماری برای بررسی یورش اسکندر به ایران مانند آثار پلوتارک، دیودور سیسیلی و... در دست است، اما هیچ یک از آنها بهاندازهی کتاب ایندیکا و سایر آثار آریان نیکومدی جزئیات سودمندی در مورد وضعیت تاریخی و موقعیت جغرافیایی خلیج فارس و پسکرانههای آن در هنگامه یورش اسکندر مقدونی به دست نمیدهد.
پژوهشگر با مطالعهی کتاب ایندیکا با جزئیاتی از زندگی مردم پسکرانههای خلیج فارس و دریای عمان آشنا میشود؛ این جزئیات مفید به لطف کتاب ایندیکا برای ما حفظ شده است و امروزه پژوهشگران به چنین جزئیاتی در مورد زندگی مردم سایر مناطق ایران، به طور مثال پسکرانههای دریای مازندران در زمان هخامنشیان، آگاهی ندارند.
نکاتی که در آثار آریان نیکومدی در مورد پسکرانههای خلیج فارس در هنگامهی یورش اسکندر حائز اهمیت است، از این قرار است؛ تقسیمبندیهای دقیق اداری در زمان هخامنشی، مهارت ایرانیان در امر کشتیرانی در خلیج فارس، علامتگذاری قسمتهای کمعمق خلیجفارس برای عبور بیخطر کشتیها و زندگی شگفتآور ساحلنشینان منطقهی مُکران که در روزگار هخامنشیان «ماهیخورها» نامیده میشدند.
در این مقاله کوشش میشود تا، با بررسی این نکات، اندکی به روشنتر شدن برههای از تاریخ خلیج فارس یاری شود.